اگر جنگ ما نیز از زمره جنگ‏هایى بود که در این قرون اخیر در کره زمین رخ داده است، بنده خود از نخستین کسانى بودم که از نظر گاهى مخالف با جنگ فیلم مى‏ساختم.

شهید سید مرتضى آوینى

 

سینمای دفاع مقدس را نباید با سینمای جنگ یکسان دانست، سینمای جنگ ملزومات و ساختارها و غالب های خاص خودش را دارد که سینمای شکل گرفته با عنوان سینمای دفاع مقدس هیچ یک از آنان را نمی پذیرد.

 سینمای دفاع مقدس را می توان مطمئنا منحصر به جنگ تحمیلی ایران و عراق دانست چرا که سینمای شکل گرفته پیرامون مساله دفاع مقدس برگرفته از همین واقعیت جنگ تحمیلی است.

نماد سینمای ملی و فیلمسازی ایرانی و وجود نماد و نشانه های هویتی ملی – مذهبی در ژانر دفاع مقدس بسیار واضح تر و نمایان تر از دیگر ژانر های کار شده در سینمای ایران است و همچنین نقطه آغاز شکل گیری و شروع خلاقیت نسل جدید و جوان فیلمساز بعد از انقلاب اسلامی و نقطه اشتراک نظام جمهوری اسلامی و فیلمسازان قبل از انقلاب برای پرداختن به موضوع دفاع مقدس بعنوان فیلم سینمایی در همین ژانر و آثار سینمایی دفاع مقدس دیده می شود.

مهاجر

مسئله جنگ و دفاع مقدس به دلیل تحمیلی بودن آن و مطرح شدن مسئله دفاع و حفظ ناموس و مملکت باعث شده بود تا تمامی فیلمسازان و هنرمندان به هر شکلی با این مسئله درگیر شوند چرا که دیگر جنگ با تمام وجوه زندگی مردم جامعه پیوند خورده بود. از زن و بچه گرفته تا پیر و جوان همگی خواسته و نا خواسته درگیر مسئله جنگ بودند که دیگر با زندگی روزمره آنان پیوند خورده بود و فیلمسازان و هنرمندان اگر دغدغه آرمانهای دفاع مقدس را هم نداشتند به دلیل مواجه بودن با این مسئله به این موضوع پرداختند.

 آغاز و شکل گیری مباحث هنر دینی و سینمای بومی با چشم انداز جهانی نیز در این ژانر کلید خورد و دفاع مقدس مسئله ای برای طرح و آغاز این جریان شده بود و در واقع مسئله دفاع مقدس به دلیل ایرانی بودن و کاملا بومی بودن آن اذهان را به سمت هنر بومی و هنر دینی سوق داد.

 سردمدار این جریان و رهبری فکری و عملی آن نیز با اندیشه ها و آثار هنرمند شهید سید مرتضی آوینی در سینمای ایران شکل گرفت و در واقع با شروع به کار مجموعه ارزشمند روایت فتح، سینمای دفاع مقدس ایران هویت مستقل خود شناخت.

 اما در مورد سینمای جنگ باید گفت که اساس شکل گیری ژانر جنگ بر دو پایه است:

اول ، نگاه به ژانر جنگ از روی اکشن و قدرت تعلیم دیدگی و بازوان سترگ سربازان و تکاوران و نمایش صحنه های حماسی

 دوم ، مذموم بودن کشتن نفوس انسان ها

 بطور مشخص در جنگ جهانی اول فیلمهایی از دسته اول را شاهد بودیم و در جنگ جهانی دوم فیلمهایی که در مورد متفقین ساخته شدند بیشتر از نوع اول و فیلمهایی هم که در مورد متحد ین و نازیها تولید شدند بر پایه دوم استوار بودند. ژانر جنگ، همواره یکی از ژانرهای جذاب و مهم سینما به شمار می رود . با شروع جنگ جهانی این ژانر فعالیت خود را با جدیت بیشتری ادامه داد و تا کنون  آثار زیادی در این زمینه ساخته شده است.

 آثاری مثل «در جبهه غرب خبری نیست» ساخته لوئیس مایلستون فیلمساز توانای آمریکایی که با این فیلم در سال 1930 موفق به کسب جایزه اسکار نیز شد . یا فیلم «راه های افتخار » ساخته استنلی کوبریک کارگردان صاحب سبک سینما . کوبریک در این فیلم عده ایی سرباز را نشان میدهد که دولت فرانسه شکست در عملیاتی را به گردن آنها انداخته است  و همچنین فیلم «جوخه » اثر الیور استون که از تحسین برانگیز ترین آثار سینمای جنگ می باشد . فیلم های دیگری نیز نظیر «نجات سرباز رایان» ،«غلاف تمام فلزی» ،«صلیب آهنی» و ... ساخته شده اند که همگی در بردارنده وقایع و اتفاقات تلخی از جنگ می باشد.

در فیلم جنگی، سربازان جنگ یک کشور، قهرمان جلوه می نمایند و در فیلم دیگر، سربازان یا چریک های کشور مقابل افرادی مظلوم و قهرمان به تصویر کشیده میشوند و در هر صورت، همه گونه های جنگی سینما به حالات، حرکات، کنش ها و واکنش های جبهه متجاوزین یا جبهه مورد تجاوز قرار گرفته، می پردازند.

اما سینمای مربوط به جنگ تحمیلی ایران را هم میتوان از جنبه فیلمهایی که در آن ساخته شده است که مطابق با یک زمانبندی تاریخی نیز هست به دو دسته کلی تقسیم بندی کرد که دسته اول بیشتر در همان ژانر سینمای جنگ قرار میگرفتند و دسته دوم بیشتر در ژانر جدید سینمای دفاع مقدس.

 سینمای جنگ ایران با شروع جنگ تحمیلی فعالیت خود را آغاز کرد و توانست به سرعت در بین مردم به محبوبیت برسد . اکثر فیلم هایی که در اوایل جنگ تحمیلی ساخته می شد با هدف تقویت روحیه عمومی مردم شکل می گرفت به گونه ایی که موضوع اکثر آنها شبیه به هم بود به صورتی که گروهی ارتشی به خاک دشمن نفوذ کرده و پس از نابود کردن تجهیزات آنها با کمترین تلفات به کشور باز می گشتند . البته این عمل در آن برحه زمانی بسیار قابل تحسین بود چون همانگونه که در بالا ذکر شده ساخت اینگونه فیلم ها برای بالا بردن روحیه مردم بسیار لازم بوده است .  فیلم هایی مثل«پایگاه جهنمی» ،«عقاب ها» ،«برزخی ها» ، «گذرگاه» و .... از این نوع فیلم ها بودند.

 بعد از سپری شدن سال های پر التهاب اولیه جنگ تحمیلی دیدگاه فیلم سازان نسبت به مقوله جنگ عوض شد و فیلم سازان جوانی روی کار آمدند . حاصل این دوران را می توان در فیلم هایی مثل «دیار عاشقان» ، «پرواز در شب» ،«دیده بان» ،«مهاجر» و ... مشاهده کرد که بعضاً با استقبال مردم نیز مواجه می شدند. این آثار واقعیات جنگ ، رشادت ها و ایثارهای رزمندگان ایرانی را به خوبی نشان می دهد و به جنبه معنوی دفاع مقدس نیز می پردازد.

اما از همان آغاز جنگ نیز شهید آوینی با فیلمسازی مستند در جنگ تحمیلی سینمای جنگ ایران را متحول کرد و ژانر و موضوع جدید سینمای دفاع مقدس را با نگاهی متفاوت به مقوله جنگ تحمیلی و حضور رزمندگان اسلام در آن پایه گذاری کرد که بعدها بیشتر توسط شاگردان خودش توسعه یافت.

شهید آوینی : در روایت فتح رو دربایستی را کنار گذاشتم

 نقطه آغاز سینمای داستانی دفاع مقدس نیز فیلم دیده بان حاتمی کیا بود. حاتمی کیا که خود شاگرد مکتب فیلمسازی آوینی بود، اولین فیلم سازی است که در سینمای دفاع مقدس شخصیت پردازی واقع گرایانه را در میان نیروهای خودی جدی گرفت.

 با پایان جنگ تحمیلی فیلم سازان جنگ امکانی برای پرداختن به برخی از واقعیت ها و شخصیت های خاص جنگ ها، شکست ها و پیروزی ها را به دست آوردند و سینمای جنگ یک دگرگونی مضمونی و محتوایی را تجربه کرد و بیشتر به سینمای دفاع مقدس نزدیک شد.

 اما در خصوص تفاوت های فیلم جنگی و فیلم دفاع مقدس بد نیست به برخی از مهمترین نشانه های این دو نوع ژانر اشاره کنیم.

 رزمندگان دفاع مقدس از جنبه روحی و شخصیتی مقدسین مردم بودند. اینها شهادت را نه به دلیل اینکه اگر خود نمیرند دشمن آنها را می‏کشد و نه به دلیل آن که خانه و مزرعه شان توسط دشمن ویران شده است و نه به دلیل اجتناب ‏ناپذیر بودن جنگ در دفاع از خانه شان انتخاب کرده بودند بلکه آن را یک امر معنوی و ماورایی می پنداشتند.

سینمای دفاع مقدس علاوه بر وجود مقدساتی از قبیل اسلام، میهن، ولایت، جهاد، شهادت و... بدلیل وجود سربازان و جنگاورانش مقدس است.

 تفاوت نوع نگاه مردم پشت جبهه که تاثیر بسیار زیادی هم بر فیلم دارد در دفاع مقدس و دیگر جنگ ها نیز قابل تامل است.

 مردم ایران بدلیل نگاه ماورایی و معنوی به جنگ بعنوان جهاد و شهادت به جبهه ها اعزام می شدند و از همین روی مردم خراسان و مازندران و... که بسیار هم از منطقه جنگی دور بودند بیشتر از خود مردم خوزستان و کردستان و... عازم جبهه ها می شدند.

 رزمندگان حاضر در جبهه ها که عملا کارکتر های اصلی فیلمهای جنگی و دفاع مقدس نیز میباشند بدلیل دید قدسی و معنوی که در آنها وجود داشته عملا مضمون فیلم را هم به موضوعات معنوی و دینی سوق میدهند که در نتیجه اکثر فیلمهای دفاع مقدس به نوعی با سینمای دینی و معنا گرا نزدیکی پیدا میکند و گره میخورد در صورتی که در فیلمهای جنگی چنین مساله ای الزامی ندارد.

 فیلم دفاع مقدس اگر بخواهد بعد از جنگ و یا در زمان جنگ هم به مسائل اجتماعی و پس زمینه های جنگی و اثرات آن هم بپردازد به ناچار با مردمی طرف است که خود یا در همین جنگ با همین نوع نگاه حضور داشته اند و یا با همین دید عزیزانشان را به جبهه ها فرستاده اند و یا با آن همراه بودند و لذا دوباره همین سبقه معنوی و قدسی در آن نمایان میشود در صورتی که در فیلم جنگی نزدیکترین موضوع به این جریان را میتوان سینمای دفاع نامید که تنها نشان دهنده مظلومیت و ناچار شدن مردم در برابر هجوم را نام برد که بارزترین نمونه های آن در مورد جنگ جهانی دوم و هجوم وحشیانه نازیها قابل مشاهده است.

 سینمای جنگ، هم کشتن دارد هم کشته شدن، عین جنگ، امّا هم کشتن رزمندگان ما با دیگران فرق داشت و هم کشته شدن آنها، این جا کسی برای لذّت انتقام و خالی کردن گرفتگی‏های روحی شلیک نمی‏کرد و هنگام رفتن از این دنیا با حسرت از آن جدا نمی‏شد.

 هرچند وجه حماسی جنگ بسیار مهم است اما یک بسیجی داوطلب که چون شیر می‏جنگد و به مرگ لبخند می‏زند، با یک سرباز ویتنامی که دلی پر از کینه از سرباز آمریکایی دارد و شجاعانه می‏جنگد و همچنین شجاعت یک تکاور آمریکایی که مست قدرت بازو و اسلحه و احتمالاً شراب انگور است و هر سه شجاعانه می‏جنگند قابل مقایسه نیستند و در این بین تفاوتی وجود دارد که همان تفاوت سینمای روایتگر دفاع مقدس‏مان است، با دیگر روایت‏ها از جنگ و دفاع، هر سه شجاعند، هر سه می‏دانند هر لحظه ممکن است مرگ آنها را در آغوش گیرد، هر سه خوب می جنگند؛ اما روحیات و انگیزه های جنگیدن آنها با هم تفاوت دارد.

جنگ ویتنام 3

 شهید آوینی میگوید: همه جنگ ها بد است مگر جهاد فى سبیل اللّه و لذا چون دفاع مقدس ما مسلخ و مقتل عُشّاق و عرصه حضور دلیران حق پرستى چون همت و خرازى و دیگران که از مقام خلیفة الهى بشر دفاع مى کردند، بوده است سینمای دفاع مقدس ما با سینمای جنگ تفاوتهای آشکار و بارزی دارد و اگر اینچنین نبود وظیفه سینماگران نیز آن بود که به جای مهاجر و دیده بان و سفر به چزابه ، غلاف تمام فلزى بسازند و نظام نیهیلیستى ارتش هاى دنیا را به استهزا بگیرند.

تفاوت فیلمسازان دفاع مقدس و نوع نگاه آنها به فیلم دفاع مقدس با فیلمسازان جنگی و نگاه آنها به مقوله سینمای جنگ. نوع نگاه فیلمساز دفاع مقدس به این موضوع نگاهی است که با نوع نگاه رزمندگان و ماهیت دفاع مقدس گره خورده است و از همان زاویه به مساله می نگرد که رزمندگان اسلام با جنگ نگاه میکنند و در واقع او تنها زیبایی ها و شکوه و عظمت جنگ را میبیند در صورتی که فیلمساز جنگی به تبع غلبه نگاه مادی بر هنر مدرن تنها زشتی ها وسیاهی های جنگ را میبیند و بازتاب آن است، در صورتی که همین مساله ای را که او میبیند در نگاه هنرمند دفاع مقدس و مخاطبان ایرانی آن چیزی جز خیر و زیبایی نیست چرا که آن مرگ میبیند و این شهادت و...

از اینرو در بحث دفاع مقدس که یکی از حساس ترین و مقدس ترین مساله جامعه ما است که سینما نیز وارد آن شده است به ناچار لزوم دور شدن حدیث نفس از آن دیده می شود و در واقع سینمای دفاع مقدس زمانی که بخواهد روایت گری چیزی غیر از آنچه که در دفاع مقدس رخ داده است باشد دیگر سینمای دفاع مقدس نخواهد بود و وارد ژانر سینمای جنگ شده است.

همچنین یک نکته قابل توجه در مورد مساله سینمای جنگ و دفاع مقدس این است که از آنجایی که هرچند سینمای دفاع مقدس در حال حاضر تنها مربوط به جنگ تحمیلی ایران و عراق و فیلمهایی است که در مورد آن ساخته شده اند ولی از آنجایی که تفاوت اصلی این سینما با سینمای جنگ در نوع نگاه فیلمسازان آن است، سینمای جنگ را میتوان حتی در مورد فیلمهایی که در مورد جنگ تحمیلی و دفاع مقدس ساخته شده اند را نیز فیلمهای جنگ خواند و نه دفاع مقدس بعنوان مثال همین نوع نگاه مادی و یا ماورایی فیلمساز است که درفیلم عروسی خوبان (محسن مخملباف) تنها با موجی ها و معلولان و سیاهی هان جنگ روبرو میشویم و در فیلم های روایت فتح (سید مرتضی آوینی) با هجوم انسانها در خیابانهای شهر برای اعزام به جبهه.

 

محمد محسنی تنکابنی

تنظیم : بخش فرهنگ پایداری تبیان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۱۷
ندا حقانی شمامی



این عکس یکی از زیباترین تصاویری است که از روزهای فتح خرمشهر به ثبت رسیده است.

خبرگزاری فارس: عکس/ لبخند شیرین نوجوان خرمشهری

وقتی بعد از یک مقاومت سخت که بابتش بهای سنگینی دادی و بسیاری از اعضای خانواده ات از دست رفته اند شیرینی پیروزی به عمق جانت می نشیند آنقدر که دیگران هم با لبخند تو می خندند.

ملت ایران دست به دست هم داد تا این پیروزی همچنان بعد از سالها کاممان را شیرین کند و باعث مباهاتمان شود.

این عکس یکی از زیبا ترین تصاویری است که از روزهای فتح خرمشهر به ثبت رسیده است.

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۴ ، ۲۰:۴۹
ندا حقانی شمامی


 دفاع مقدس


سال‏های نه چندان دور، تیرها و تیغ‏ها، توپ‏ها و تانک‏ها، تفنگ‏ها و قناسه‏ها، مین‏ها و نارنجک‏ها، سرنیزه‏ها و سیم‏خاردارها، حسینی‏ها و یزیدی‏ها، ابراهیم‏ها و نمرودها.... گرد هم جمع آمدند، تا از اروندها و شلمچه‏‏ها، از طلائیه‏ها و دهلاویه‏ها، از رملستان‏های فکه تا دشت عباس سرسبز، از کوه‏‏های پر برف غرب، تا دشت‏های بسیار گرم جنوب، «تپة الله‏اکبر»، «تپة المهدی» و «تپه‏های رملی فکه» و در وجب به وجب جبهه‏های جنوب و غرب کشور، یک بار دیگر سپاهیان اسلام، مقابل تمام کفر صف بکشد؛ شیرمردان سبز قامت، با تمام توان، پای در شط خون نهند و تاریخ را متحیر رزم خود نمایند؛ شقایق صفتانی که حماسه آفریدند و هشت سال دفاع را به یک فرهنگ مقدس تبدیل کردند، تا تشنگان حقیقت بتوانند به خوبی از این فرهنگ محمدی و علوی و مهدوی نهایت استفاده را ببرند.

اگر ما با چشم گنج بودن به جنگ نگاه کنیم، همان‏طور که پیش‏تر بیان شد، یکی از فرهنگ‏های ناب که در درون این گنج نهفته است، فرهنگ مهدویت می‏باشد. این فرهنگ را از جنبه‏های مختلف می‏توانیم در درون این گنج بررسی کنیم. دفاع مقدس بر فرهنگ مهدویت، تأثیرات زیادی دارد که در ذیل، به چند نمونه از آن‏ها اشاره می‏کنیم:

 

زمینه‏سازان ظهور

یکی دیگر از تأثیرات دفاع مقدس بر فرهنگ مهدویت، فراهم کردن زمینة ظهور منجی عالم بشریت، بیش از گذشته می‏باشد. اندیشه نجات از بی‏عدالتی و ظلم و جور که از ابتدای تشکیل جوامع بشری آغاز شده و توسط پیامبران بر آن تأکید شده است. توسط پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله  و امامان معصوم علیهم السلام بیش از گذشته روشن شد. حتی ویژگی‏های این منجی موعود، آشکارتر شد و مصداق خاصی یافت که همان فرزند امام حسن عسکری علیه السلام می‏باشد. بخش زیادی از روایات در عرصة فرهنگ مهدویت، به نشانه‏های آمدن حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف اختصاص یافته است. یکی از این نشانه‏ها، ایجاد حکومت دینی و زمینه‏ساز از مشرق می‏باشد که قبل از حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، افکار عمومی دنیا را برای تشکیل حکومت آن حضرت آماده کند و شاید این حکومت، همان حکومت پربرکت جمهوری اسلامی ایران باشد.

مردی از اهالی قم، مردم را به سوی حق فرا می‏خواند. گروهی که دل‏های آنان، چون پاره‏های آهن است، گرد او جمع می‏شوند. طوفان‏های سخت، آنان را نمی‏لرزاند و از جنگ خسته نمی‏شوند و بیمی به خود راه نمی‏دهند؛ بر خدا توکل می‏کنند و عاقبت، از آن پرهیزکاران است

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله  می‏فرماید:

«مردمی از مشرق قیام می‏کنند و زمینه را برای حکومت مهدی فراهم می‏سازند»(1)

با سیری گذرا در تاریخ، می‏بینیم پس از گذشت قرن‏ها از ظهور دین اسلام، متأسفانه این دین، به دست دشمنان افتاد و جهانیان این دینِ سرشار از پاکی را به نام اسلام اموی و وهابی شناختند؛ ولی ظهور انقلاب اسلامی ایران و دفاع مقدس که از اصلی‏ترین مقوّمات این انقلاب است، صدای اسلام محمدی را به گوش جهانیان رساند. ملت ایران، افتخار دارد که بر افکار عمومی چنین تأثیری گذاشته است. امام خمینی رحمه الله علیه در این‌باره می‏فرماید:

چه کوته نظرند آن‏هایی که خیال می‏کنند چون ما در جبهه‏ها به آرمان نهایی نرسیده‏ایم، پس شهادت و رشادت و ایثار و از خودگذشتگی و صلابت بی‏فایده است! در حالی که صدای اسلام‏خواهی آفریقا از جنگ هشت سالة ما است؛ علاقه به اسلام‏شناسی مردم در کل جهان، از جنگ هشت سالة ما است(2) حماسه‏‏سازان هشت سال دفاع مقدس، با اهدای خون خود، ریشه‏های انقلاب را محکم کردند و مقابل حوادث و بلاهای سخت، آن را حفظ کردند و با روحیة شهادت‏طلبی و ایثار وفداکاری خود، زمینه‏ساز ظهور حضرت بقیة‏الله عجل الله تعالی فرجه الشریف شدند.

دستاوردهای دفاع مقدس(9)

شهادت، مرگی است آگاهانه که شخصی جان خود را در طبق اخلاص می‏گذارد و آن را فدای دین و مذهبش می‏کند. به نظر شهید مرتضی مطهری، «شهادت، دو رکن دارد: یکی این که در راه خدا و فی‏سبیل‏الله باشد؛ هدف مقدس باشد و انسان بخواهد جان خود را فدای هدف نماید. دیگر آن که آگاهانه صورت گرفته باشد»(3)

حال، جای این سۆال هست که آیا کسی بدون داشتن روحیة شهادت‏طلبی می‏تواند خود را منتظر واقعی بداند و ادعا کند که منتظر آمدن آن حضرت می‏باشد، در حالی که از بذل جان خود در راه این هدف مقدس خودداری می‏کند؟ بدون شک کسانی می‏توانند خود را منتظر واقعی معرفی کنند که بتوانند آن وجود پاک را یاری کنند و تا آخرین قطرة خون خود، دست از یاری حضرت برندارند. و این، دقیقاً همان کاری بود که رزمندگان ما با نایب امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف کردند.

منتظری که شهادت‏طلب نباشد، چطور می‏تواند در جنگی که مقیاس جهانی دارد، شرکت کند؟! با بررسی خاطرات و حالات شهدای جنگ، به وضوح پی می‏بریم که چقدر آگاهانه این مرگ سرخ را انتخاب کرده‏اند؛ لذا با ترویج فرهنگ دفاع مقدس، می‏توان نسل منتظر را آبدیده‏تر کرد.

آری؛ امام خمینی رحمه الله علیه با آگاهی، بصیرت و شجاعتی که داشت، به انقلاب اسلامی اقدام کرد، تا زمینه‏های انقلاب اسلامی مهدوی را فراهم کند. او، همة عاشقان حضرت مهدی علیه‏السلام را از منظر فکری رهبری کرد و به آن‏ها آموخت که منتظر پیروزی نهایی باشند. البته نه این که معجزه‏ای بشود و کارها خود به خود درست بشود، بلکه باید خون دل خورد و استقامت کرد. آن بزرگوار، جملة معروف «جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم»(4)را بیان کرد؛ یعنی تا آن‏جا که قدرت دارید، به نبرد ادامه دهید، تا این که فتنه از عالم برداشته شود. امام کاظم علیه السلام قرن‏ها پیش این منتظران را این گونه نوید داده است:

 مردی از اهالی قم، مردم را به سوی حق فرا می‏خواند. گروهی که دل‏های آنان، چون پاره‏های آهن است، گرد او جمع می‏شوند. طوفان‏های سخت، آنان را نمی‏لرزاند و از جنگ خسته نمی‏شوند و بیمی به خود راه نمی‏دهند؛ بر خدا توکل می‏کنند و عاقبت، از آن پرهیزکاران است.(5)

بخش زیادی از روایات در عرصة فرهنگ مهدویت، به نشانه‏های آمدن حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف اختصاص یافته است. یکی از این نشانه‏ها، ایجاد حکومت دینی و زمینه‏ساز از مشرق می‏باشد که قبل از حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، افکار عمومی دنیا را برای تشکیل حکومت آن حضرت آماده کند و شاید این حکومت، همان حکومت پربرکت جمهوری اسلامی ایران باشد

الگوهای مناسب برای منتظران

یکی از تأثیرات دفاع مقدس بر فرهنگ مهدویت، الگوسازی برای نسل منتظر و یاوران حضرت می‏باشد. هر انقلاب، به یاران و همراهان فداکاری نیاز دارد تا به کمک‏های فیزیکی و معنوی آن، انقلاب را به پیش ببرند. حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز از این قاعده مستثنا نیست و مسلماً به کمک یاران و همراهی مخلصانه نیاز دارد. روایات، ویژگی‏های خاصی برای یاران حضرت ذکر می‏کنند که با تفکر در آن‏ها و تشخیص میزان انطباق خودمان بر این ویژگی‏ها، می‏توانیم بفهمیم در این مبارزة جهانی، چه جایگاهی داریم. آیا ما نیز در خیل سپاه حضرت هستیم یا مقابل آن حضرت، صف می‏کشیم؟ برخی گمان می‏کنند ویژگی‏هایی که در روایات، برای یاران حضرت ذکر شده، ویژگی‏هایی کاملاً استثنایی است و اگر در روایات آمده است: «مردانی که قلب‏هایشان چون پاره‏های آهن است(6)» یا این که «هر مرد از آن‏ها، قوت چهل مرد را دارند» یا روایاتی که خبر از مناجات‏های خالصانة در دل شب‏ها و جنگیدن شجاعانه در روزها می‏دهند، همة این‏ها را کسی نمی‏تواند دارا باشد؛ به ویژه در این مقطع زمانی که مردم غرق مادیات شده‏اند و هرکسی به فکر منافع شخصی خود است؛ ولی دفاع مقدس ما ثابت کرد حتی در عصری که عصر ظلم و ستم است، باز هم می‏توان این ویژگی‏ها را کسب کرد. به عبارتی دیگر رزمنده‏های ما در طول جنگ، این روایات را عملاً تفسیر کردند و نشان دادند که یاری حضرت در هر عصر و هر زمانی ممکن است؛ هر چند آن زمان، پر از گناه و معصیت باشد و بر تمام آن روایات مهر صحّت زدند. شهدای ما، بهترین مصداق برای این ویژگی‏ها هستند؛ مصداق‏هایی که سال‏های نه چندان دور در همین کوچه‏های زمینی کنار ما زندگی می‏کردند؛ ولی اکنون آسمانی شده‏اند. شهدای ما، مصداق (یجاهدون فی‏سبیل‏الله) هستند؛ آنان نمونة بارز «زبرالحدید» هستند، مصداق بارز «من انصاره و اعوانه» هستند، آنان مصداق (اشداء علی‏الکفار رحماء بینهم) هستند، شهدای ما الگوهای مناسبی برای مهدی باوران و مهدی یاوران هستند.(7)

 

پی نوشت ها:

1. شیخ علی یزدی حائری، الزام الناصب، ج2، ص14.

2. امام خمینی، صحیفه نور، ج21، ص 214.

3. شهید استاد مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی، ص71.

4. امام خمینی، پیشین، ج19، ص82.

5. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج57، ص 216.

6. علامه مجلسی، پیشین، چ5، ص 38.

7. مقاله تأثیر متقابل دفاع مقدس و فرهنگ مهدویت نوشته امید درویشی

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۴ ، ۲۰:۴۷
ندا حقانی شمامی


«از پیام امام(ره) به اندیشه مارکسیستی تا پیام رهبر انقلاب به اندیشه امپریالیستی» عنوان یادداشت روز روزنامه سیاست روز به قلم محمد صفری است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:

پس از توهینی که فرانسوی‌ها و با پشتوانه دیگر کشورهای غربی، به ساحت مقدس رسول‌اکرم(ص) شد، موجی علیه‌ اسلام در اروپا شکل گرفت. فشارها و تهدیدات علیه مسلمانان در کشورهای اروپایی افزایش یافت و حملاتی علیه آنها انجام شد و حتی راهپیمایی‌هایی هم از سوی گروه‌هایی در این کشورها علیه اسلام و مسلمانان برپا شد.
در این میان، گرچه مسلمانان از توهینی که به ساحت مقدس رحمت‌للعالمین، خشم مقدسی را در دل داشته و دارند، اما این خشم مقدس تبدیل به رفتار تند و افراطی نشد تا بهانه‌ای دیگر به دست دریوزگان نیفتد.
چنین اقداماتی که از سوی فرهنگ منحط غربی علیه ‌اسلام، مسلمانان و مقدسات آنها انجام می‌شود از سر استیصال و درماندگی است. درماندگی به این خاطر که، فرهنگ اسلامی با آموزه‌های انسانی و الهی خود توانسته است، قلوب بسیاری را به سوی خود جلب کند.
وحشت فرهنگ غرب بی‌هویت هم، از همین است. گسترش اسلام در این کشورها باعث شده است، سران کشورهای اروپایی و غربی، احساس خطر جدی کنند و برای مقابله به نفوذ چنین تمدن ارزشی اسلام، دست به هر کاری بزنند.
در خلال این اتفاقاتی که علیه جهان اسلام صورت گرفت، هیچ یک از سران کشورهای اسلامی به عمق ماجرا توجه نداشتند چون بسیاری از آنها سر در آبشخور اربابان غربی خود دارند.
در این میان پیامی منتشر می‌شود که روی خطاب آن جوانان اروپایی و آمریکای شمالی است. کشورهایی که سیاستمداران آنها، سعی دارند، چهره‌ای خشن، غیرانسانی و جنایتکار از اسلام را به مردمان خود معرفی کنند.
پیام رهبر معظم انقلاب در چنین فضایی منتشر می‌شود و به سرعت در فضای رسانه‌ای و فضای اجتماعی باز نشر می‌شود و بازتاب‌های گسترده‌ای می‌یابد.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۴ ، ۱۳:۰۲
ندا حقانی شمامی
متن کامل این پیام به زبان انگلیسی به شرح زیر است:



Message of ayatollah Seyyed Ali Khamenei, Leader of The Islamic Republic of Iranمتن کامل پیام رهبر انقلاب خطاب به جوانان غربی (+متن اصلی به زبان انگلیسی)

 In the name of God, the Beneficent the Merciful

 To the Youth in Europe and North America,

The recent events in France and similar ones in some other Western countries have convinced me to directly talk to you about them. I am addressing you, [the youth], not because I overlook your parents, rather it is because the future of your nations and countries will be in your hands; and also I find that the sense of quest for truth is more vigorous and attentive in your hearts.

I don’t address your politicians and statesmen either in this writing because I believe that they have consciously separated the route of politics from the path of righteousness and truth.

I would like to talk to you about Islam, particularly the image that is presented to you as Islam. Many attempts have been made over the past two decades, almost since the disintegration of the Soviet Union, to place this great religion in the seat of a horrifying enemy. The provocation of a feeling of horror and hatred and its utilization has unfortunately a long record in the political history of the West.

Here, I don’t want to deal with the different phobias with which the Western nations have thus far been indoctrinated. A cursory review of recent critical studies of history would bring home to you the fact that the Western governments’ insincere and hypocritical treatment of other nations and cultures has been censured in new historiographies.

The histories of the United States and Europe are ashamed of slavery, embarrassed by the colonial period and chagrined at the oppression of people of color and non-Christians. Your researchers and historians are deeply ashamed of the bloodsheds wrought in the name of religion between the Catholics and Protestants or in the name of nationality and ethnicity during the First and Second World Wars. This approach is admirable.

By mentioning a fraction of this long list, I don’t want to reproach history; rather I would like you to ask your intellectuals as to why the public conscience in the West awakens and comes to its senses after a delay of several decades or centuries. Why should the revision of collective conscience apply to the distant past and not to the current problems? Why is it that attempts are made to prevent public awareness regarding an important issue such as the treatment of Islamic culture and thought?

You know well that humiliation and spreading hatred and illusionary fear of the "other” have been the common base of all those oppressive profiteers. Now, I would like you to ask yourself why the old policy of spreading "phobia” and hatred has targeted Islam and Muslims with an unprecedented intensity. Why does the power structure in the world want Islamic thought to be marginalized and remain latent? What concepts and values in Islam disturb the programs of the super powers and what interests are safeguarded in the shadow of distorting the image of Islam? Hence, my first request is: Study and research the incentives behind this widespread tarnishing of the image of Islam.

My second request is that in reaction to the flood of prejudgments and disinformation campaigns, try to gain a direct and firsthand knowledge of this religion. The right logic requires that you understand the nature and essence of what they are frightening you about and want you to keep away from.

I don’t insist that you accept my reading or any other reading of Islam. What I want to say is: Don’t allow this dynamic and effective reality in today’s world to be introduced to you through resentments and prejudices. Don’t allow them to hypocritically introduce their own recruited terrorists as representatives of Islam.

Receive knowledge of Islam from its primary and original sources. Gain information about Islam through the Qur’an and the life of its great Prophet. I would like to ask you whether you have directly read the Qur’an of the Muslims. Have you studied the teachings of the Prophet of Islam and his humane, ethical doctrines? Have you ever received the message of Islam from any sources other than the media?

Have you ever asked yourself how and on the basis of which values has Islam established the greatest scientific and intellectual civilization of the world and raised the most distinguished scientists and intellectuals throughout several centuries?

I would like you not to allow the derogatory and offensive image-buildings to create an emotional gulf between you and the reality, taking away the possibility of an impartial judgment from you. Today, the communication media have removed the geographical borders. Hence, don’t allow them to besiege you within fabricated and mental borders.

Although no one can individually fill the created gaps, each one of you can construct a bridge of thought and fairness over the gaps to illuminate yourself and your surrounding environment. While this preplanned challenge between Islam and you, the youth, is undesirable, it can raise new questions in your curious and inquiring minds. Attempts to find answers to these questions will provide you with an appropriate opportunity to discover new truths.

Therefore, don’t miss the opportunity to gain proper, correct and unbiased understanding of Islam so that hopefully, due to your sense of responsibility toward the truth, future generations would write the history of this current interaction between Islam and the West with a clearer conscience and lesser resentment.

Seyyed Ali Khamenei

21st Jan. 2015
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۴ ، ۱۳:۱۶
ندا حقانی شمامی

آیت الله خامنه ای، مقام معظم رهبری در پیامی خطاب به جوانان اروپا و آمریکا از آنان خواستند درباره حقیقت اسلام تحقیق کنند و تسلیم هیاهو و جنجال های اسلام هراسی دولتمردان و رسانه های جهانی نشوند.
پیام رهبر انقلاب خطاب به جوانان غربی (درحال تکمیل)گروه سیاسی، دقایقی پیش رهبر انقلاب، حضرت آیت الله العظمی سیّدعلی خامنه ای در پی حوادث اخیر، پیام مهمی را به زبان انگلیسی خطاب به جوانان غربی منتشر کردند.

به گزارش بولتن نیوز، محتوای این پیام با توجه به حوادث روزهای اخیر دنیای اسلام، موج افراط گری و تروریسم، تلاش غرب برای ایجاد اسلام هراسی و تخریب چهره رحمانی اسلام ناب محمدی و انتشار کاریکاتور موهن پیامبر اسلام (ص)‌ در نشریه فرانسوی «شارلی ابدو» تلاش های اخیر اروپا و آمریکا برای ترویج اسلام هراسی است که به منظور آگاهی بخشی به جوانان جهان به ویژه جوانان کشورهای غربی به زبان انگلیسی منتشر شده است.

در بخش ابتدایی این پیام آمده، سیاستمداران یا دولتمردان شما مورد خطاب من نیستند، چراکه که آن ها به عمد مسیر سیاست را از از مسیر راستی و حقیقت جدا کرده اند.

در بخش دیگری از این پیام آمده: چرا ساختار قدرت در جهان می خواهد افکار اسلامی را به حاشیه براند... چه ارزش ها و مفاهیمی در سایه مخدوش کردن تصویر اسلام وجود دارد.

بخش دیگری از این پیام با اشاره به با اشاره به تلاش غرب برای تخریب اسلام از طریق تروریسم افراطی،‌ آمده: اجازه ندهید آن ها (ابر قدرت ها)‌ ریاکارانه، تروریست هایی را که خود جذب کرده اند، به عنوان نمایندگان اسلام معرفی کنند.

همچنین در ادامه این پیام با اشاره به دروغ پردازی رسانه های غربی آمده: آیا تاکنون پیام اسلام را از منبعی جز رسانه ها دریافت کرده اید؟!

شبکه تلویزیونی پرس تی وی در خبری فوری و زیرنویس از ارسال پیام مقام معظم رهبری خطاب به جوانان اروپا و آمریکا خبر داد.

پیام رهبر انقلاب خطاب به جوانان غربی (درحال تکمیل)آیت الله خامنه ای، مقام معظم رهبری در پیامی خطاب به جوانان اروپا و آمریکا از آنان خواستند درباره حقیقت اسلام تحقیق کنند و تسلیم هیاهو و جنجال های اسلام هراسی دولتمردان و رسانه های جهانی نشوند.

به گزارش مونیتورینگ اخبار خارجی واحد مرکزی خبر به نقل از سایت اطلاع رسانی ایشان؛ متن پیام مقام معظم رهبری خطاب به جوانان اروپا و آمریکا به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

برای جوانان شمال آمریکا و اروپا؛

تحولات اخیر در فرانسه و نمونه های مشابه آن در برخی دیگر از کشورهای غربی مرا واداشت تا به صورت مستقیم با شما درباره این تحولات سخن بگویم. خطاب من به شماست؛ (شما جوانان)، نه به این خاطر که من توجهی به والدین شما ندارم، بلکه به این خاطر که آینده ملت ها و کشورهایتان در دستان شما خواهد بود و افزون بر این می دانم که حس حقیقت جویی در قلب شما جوانان پویاتر و قوی تر است.

خطاب من متوجه سیاستمداران و دولتمردان شما هم نیست زیرا باور دارم که آنان خود خواسته راه سیاستمداری و راستی و حقیقت را جدا کرده اند.

می خواهم با شما درباره اسلام سخن بگویم؛ بخصوص چهره ای که برای شما از اسلام ارائه شده است. تلاش های بسیاری در دو دهه اخیر بخصوص از زمان فروپاشی اتحاد شوروی صورت گرفته است تا این دین بزرگ را در جایگاه دشمنی دهشتناک بنشانند. تحریک احساس ترس و نفرت و استفاده سوء استفاده از آن در کمال تاسف سابقه ای طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد.

در اینجا، من نمی خواهم به هراس های مختلفی که کشورهای غربی تا کنون تلقین کرده اند بپردازم. نگاهی گذرا به مطالعات حساس تاریخ معاصر می تواند شما را به این حقیقت برساند که دولت های غربی رفتاری به دور از صداقت و با دورویی با ملت ها و فرهنگ های دیگر داشته اند که از تاریخ نگاری های جدید حذف شده است.

تاریخ های آمریکا و اروپا شرمسار از برده داری، خجل از دوره استعماری و آزرده از سرکوب ملت های رنگین پوست و غیر مسیحی است. محققان و تاریخ دانان شما به شدت شرمنده خونریزی ها به نام مذهب بین کاتولیک ها و پروتستان ها یا به نام ملیت ها در دوران جنگ اول و دوم جهانی هستند. این رویکرد قابل ستایش است.

با ذکر بخشی از این فهرست بلند بالا، قصد بازخوانی تاریخ را ندارم، بلکه می خواهم از شما بخواهم از روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی غربی ها بعد از چندین دهه بیدار شده است. چرا بازبینی وجدان عمومی برای زمان های دور اجرا می شود و برای مشکلات جاری نه؟ چرا این تلاش ها برای جلوگیری از بیداری عمومی درباره مشکلات عمده مانند برخورد با فرهنگ و تفکر اسلامی صورت می گیرد؟
شما به خوبی می دانید که تحقیر و ترویج نفرت و ترس واهی از «دیگران» مبنایی عمومی برای همه سود بران سرکوبگر است. حال، از شما می خواهم از خود بپرسید چرا سیاست قدیمی گسترش «هراس» و نفرت، اسلام و مسلمین را با حجمی بی سابقه هدف گرفته است. چرا ساختار قدرت در دنیا می خواهد اندیشه اسلامی به حاشیه رانده شود و همچنان پوشیده بماند؟ کدام مفهوم و ارزش های اسلامی باعث اخلال در پیشرفت ابرقدرت ها می شود و کدام منافع هستند که در سایه تحریف وجهه اسلام در امان می مانند؟

حال خواست اول من این است: درباره انگیزه های پشت پرده تخریب چهره اسلام تحقیق و مطالعه کنید.

خواست دوم من این است که در واکنش به سیلی از اقدامات صورت گرفته برای گمراه کردن و پیش قضاوت ها، تلاش کنید تا اطلاعاتی مستقیم و دست اول از این دین را به دست آورید. منطق صحیح مستلزم این است که شما درکی از طبیعت و جوهره آنچه که آنان شما را از آن می ترسانند و می خواهند از آن دوری گزینید، داشته باشید.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۴ ، ۱۳:۱۵
ندا حقانی شمامی



بچه محله سرچشمه، جوانکی لاغر اندام و سر به زیر با موهای فرفری که مانند بسیاری از جوانان نسل انقلاب، پاسداری از نهضت را تکلیف خود دانست و به صف سپاهیان روح‌الله پیوست و سرباز فرمانده کل قوا شد.

اولین موشک برای پدرموشکی ایران

بعد از شهادت علی (برادرش) در سوسنگرد که از کودکی‌ انس زیادی با هم داشتند، عزمش بیش از پیش جزم شد و با نبوغ بی‌حدش،‌ کاری را شروع کرد که از ساخت خمپاره 60 آغاز شد و تا موشک شهاب 3 رسید. جوانی که در دانشگاه جنگ،‌ فارغ التحصیل شد؛ از صدام تا سران صهیونیستی و آمریکایی برای سرش جایزه گذاشتند و شد کابوس بی‌پایان لشکریان شیطان و امیر لشکریان خدا.

سردار امیرعلی حاجی زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی  دشمن از سال 63 تا سال65 برای اینکه بتواند انسجامی در جبهه باطل به وجود بیاورد، قذافی را وادار به قطع پشتیبانی از ایران کرد.

 از همین مقطع در سال 63 بود که ما به موازات، کار شروع به ساخت موشک کردیم.  یعنی به صورت مخفی 2 فروند از این موشک ها جدا شد و -برای مهندسی معکوس- در اختیار استه اولیه صنعت موشکی در وزارت سپاه آن روز قرار گرفت.

یادم است که در همان ماه های اول، حضرت آقا که آن زمان رئیس جمهور بودند، برای بازدید از مجموعه آمدند.

این مجموعه ای که عرض می‌کنم، یک مجموعه کوچک با تعداد محدود نفرات بود و هنوز کار خاصی نشده بود ولی به خاطر اهمیت کار، رئیس جمهور برای بازدید آمدند.

در آن جلسه، حضرت آقا خیلی تاکید داشتند که این کار باید به نتیجه برسد ولی ما که با این کارها آشنا بودیم می دیدم که این موشک به این سادگی‌ها قابل ساخت نیست.

بعد از بازدید آمدند و دیدند که این دوتا موشک هنوز داخل کانتینر دست نخورده و باز نشده است. بچه‌ها داشتند مطالعات قبل از دمونتاژ را انجام می دادند. خیلی با حوصله و دقت می خواستند کار کنند تا چیزی تخریب نشود. همین مقداری باعث شده بود که اینها هنوز چیزی را باز نکنند.

من دیدم آن روز حضرت آقا با تعجب گفتند این را چرا باز نکردید؟ چرا می ترسید؟ حالا عین جملات در ذهنم نیست ولی مضمون صحبت هایشان این بود که هراس نکنید و بروید جلو. آقا یک به گونه ای تهدیدشان کرد که اگر باز نکنید ممکن است بیایند ببرند. تحریک و تشویق‌شان کرد که زودتر این کار را بکنند.

جنگ هم در حوزه زمینی و هم جنگ شهرها ادامه داشت و عراق خود را برای یک حمله موشکی وسیع آماده می کرد تا اینکه در سال 65 شوروی و امریکا موفق شدند بالاخره قذافی را متقاعد بکنند که پشتیبانی ها را قطع کند. او هم به فرمانده نیروهای لیبی در اینجا که سرگرد سلیمان بود ابلاغ کرد تا دیگر موشک شلیک نشود. بعدها متوجه شدیم که بعضی قطعات را هم باز کردند. در واقع ما خلع سلاح شده بودیم ولی خبر نداشتیم.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۳ ، ۱۳:۰۸
ندا حقانی شمامی

مقام  معظم رهبری

مقام معظم رهبری

خداوندا! تو می دانی که فرزندان این سرزمین در کنار پدران و مادران خود برای عزت دین تو به شهادت می رسند و با لبی خندان و دلی پر از شوق و امید به جوار رحمت بی انتهای تو بال و پر می کشند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۳ ، ۱۴:۳۰
ندا حقانی شمامی




سال ۱۳۶۷ و پس از عملیات مرصاد، زمزمه‌هایی در لشکر ۳۱ عاشورا به‌وجود آمد که احتمال دارد آقای خامنه‌ای، رئیس‌جمهور وقت به پادگان لشکر بیایند. پادگان لشکر ۳۱ عاشورا در ۱۵ کیلومتری دزفول قرار داشت؛ پادگانی که مهندسی ساخت آن را شهید مهدی باکری انجام داده بود. من داشتم به پادگان فرماندهی می‌رفتم که متوجه شدم مجموعه ماشین‌هایی وارد لشکر شدند. سرعت را کم کردم تا غبار جاده بخوابد و ماشین‌ها بتوانند از ما سبقت بگیرند. از آینه نگاه می‌کردم که متوجه شدم در ماشین اولی آقای خامنه‌ای نشسته‌اند. من راهنما زدم که بفرمایید جلو؛ آقا قبول نکردند و اشاره کردند که به مسیر خود ادامه بدهیم. بعد که به محل پادگان فرماندهی رسیدیم، خدمت آقا رفتیم و سلام و احوال‌پرسی کردیم.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/24160/C/13920716_0124160.jpg

به فرمانده‌ی گردان ما خبر دادند که امشب با توجه به حضور آقای خامنه‌ای، بچه‌های رده‌های بالای فرماندهی برای جلسه به حسینیه‌ی فرماندهی بیایند. من هم با دوربینم رفتم. وارد حسینیه که شدم، دیدم آقا نشسته‌اند و در کنار ایشان هم سرلشکر سلیمی حضور دارد. دو روز به تاسوعای حسینی مانده بود. شام را خوردیم و بعد از آن مراسم عزاداری شروع شد. بچه‌ها کنار آقا حلقه‌ی عزاداری تشکیل دادند و شروع به سینه‌زنی کردند. آقا هم سینه‌زنی می‌کردند که من از این لحظات چند عکس گرفتم.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۳ ، ۱۹:۰۵
ندا حقانی شمامی


در مورد محل دقیق شهادت شهید برونسی اطلاعاتی از قبل وجود نداشت و گروه ویژه برون مرزی به‎دنبال نقطه‎ای که این شهید در آن‎جا باشد، نبود، بلکه به‎صورت تصادفی با یک گروه از شهدا که در اثر مرور زمان از زیر خاک بیرون آمده بودند، برخورد کردند.
گرداب- پیکر بی‎سر شهیدی به میهن بازگشت که عراقی‎ها از او هراس داشتند و حتی برای سرش جایزه تعیین کرده بودند.

عبدالحسین برونسی، پیشه‎اش بنایی بود و در مشهد محضر مقام معظم رهبری را درک کرده بود. وی که فرمانده تیپ ۱۸ جوادالائمه علیه‌السلام بود، ۲۳ اسفند ۱۳۶۳ در جریان عملیات بدر به شهادت رسید و اکنون پس از ۲۷ سال پیکر پاکش به میهن بازگشته است. در همین زمینه همراه شدیم با سردار باقرزاده، رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‎های دفاع مقدس تا درباره بعضی ناگفته‎ها و حواشی بعد از کشف پیکر این شهید گفت‎وگو کنیم.





- خدا را شاکریم که پس از ۲۷ سال، پیکر مطهر شهید برونسی به میهن بازگشت. نحوه پیدا کردن پیکر ایشان چگونه بود؟ آیا از روی شواهد و قرائنی که همرزمان شهید داشتند، محل دقیق شهادت ایشان را می‌‎دانستید یا به‎صورت تصادفی به پیکر شهید برونسی برخوردید؟

پیکر شهید، در آستانه سال نو و در یک عملیات ویژه در شرق دجله، لز سوی گروه ویژه برون مرزی کاوش شد و به داخل مرز کشورمان انتقال داده شد. در مورد محل دقیق شهادت شهید برونسی اطلاعاتی از قبل وجود نداشت و گروه ویژه برون مرزی به‎دنبال نقطه‎ای که این شهید در آن‎جا باشد، نبود، بلکه به‎صورت تصادفی با یک گروه از شهدا که در اثر مرور زمان از زیر خاک بیرون آمده بودند، برخورد کردند.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۳ ، ۱۵:۲۱
ندا حقانی شمامی